شهید حیدری از انقلابیون فاضل بود

  • 1393/09/19 - 00:54
  • - تعداد بازدید: 4655
  • زمان مطالعه : 7 دقیقه

شهید حیدری از انقلابیون فاضل بود

خاطره ای از آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی

حضرت استاد آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی دائی شهید حیدری:

مرحوم شیخ محمد ولی امام جماعت نهاوند شد، فرزند او شهید حاج شیخ علی حیدری، خواهر زاده بنده، از انقلابیون فاضل بود که در بعضی از دروس مرحوم امام با استاد محترم آیت الله جوادی آملی موفق به شرکت می شد و با ایشان هم مباحثه بوده، و در درس علامه طباطبائی هم حاضر می شد. پس از فوت پدرش امام جمعه و نیز نماینده نهاوند در مجلس شورای اسلامی شد و در فاجعه هفتم تیر و انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی، به فیض شهادت نائل آمد.

شرح حال آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی از زبان خودشان

خانواده
خانواده پدری بنده از ارحام و خویشان مرحوم آیت الله حاج سید مرتضی خسروشاهی تبریزی«1» هستند كه گویا ایشان در زمان خود از مراجع به حساب می آمدند و احتمالا نسبت به مرحوم علامه امینی(صاحب الغدیر) سمت استادی داشته است. بنده خودم خدمت ایشان و یكی از فرزندان بزرگشان در قم مشرف شده ام. فرزند كوچكشان دانشمند معظم آقای سید هادی خسروشاهی هستند كه نماینده ایران در واتیكان و مصر بوده اند. نویسنده و مترجم اند و حلقه تداوم روحانیت در خاندان به شمار می روند و فعلا مقیم تهرانند.

پدر
پدر بنده در اوان جوانی از همان خویشان در تبریز همسری اختیار می كنند. ایشان از تبریز برای زیارت عتبات عالیات با پدرش مرحوم حاج سید عبدالمطلب و سایر اعضای خانواده با كاروان های زیارتی سابق عازم عراق می شوند، اما ظاهرا با شروع جنگ اول جهانی موفق به خروج نمی شوند، و در مسیر اجبارا در كرمانشاه می مانند، و پس از فوت همسرشان در كرمانشاه با یك خانواده متدین یزدی الاصل ساكن كرمانشاه وصلت می كنند. ایشان پس از مدتی زندگی و كسب و كار، و در عین حال اشتغال به عبادت در لباس روحانیت خانوادگی در كرمانشاه، عازم قم می شوند؛ چون می فرمودند كه: دستور دینی داریم كه در آخرالزمان به قم مقدسه برویم تا از فتنه ها و فساد زمانه در امان بمانیم.

در حضور مرحوم حاج شیخ عباس تهرانی وقتی نقل شد كه انگیزه هجرت مرحوم ابوی بنده، حاج سید هاشم خسروشاهی از كرمانشاه به قم چه بوده است، ایشان فرمودند: من از خدا می خواهم در عالم برزخ او را ببینم؛ زیرا این اقدام او حكایت از اهتمام كامل به امور دینی دارد. آن مرد وارسته و عارف دلسوز بر مهاجرت بسیار تاكید می فرمودند و خود از تهران كه در آنجا شاید به مرتبه عالی روحانی مشهور می شد به طور كلی صرف نظر كرده و در زمان رضاخان، به قم آمد و به سختی زندگی می گذراند.

ایشان بسیار ما را از فتنه های زمان در سایر نقاط برحذر می داشتند و به قدری تاكید می كردند كه ما هم از نظر ایشان متاثر شدیم تا آنجا كه اینجانب برادر مادریم مرحوم آقا حسین معادیخواه را تشویق به مهاجرت به قم كرده، اما چون به خاطر امور كسی نمی توانست خودش بیاید خانواده خود را به قممنتقل نمود و خود در كرمانشاه ماند- در آن تاریخ شاید اخوی زاده محترم آقای حاج عبدالحمید چهار یا پنج ساله بود- پس از انتقال خانواده اخوی به قم، فرزندانش توفیق درك فیض تحصیل در حوزه و استفاده از فضای دینی قم را یافتند و دخترانش نیز با خانواده های مذهبی یا روحانی ازدواج كردند. یكی از آن ها را به ازدواج آقا شیخ صادق كرباسچی درآوردم كه آقای غلامحسین كرباسچی فرزند ایشان است. در حالی كه بعضا سایر افراد خانواده، كه توفیق مهاجرت نیافتند، دچار وضع نامساعد و دلخراشی شدند.

خود آقایان عبدالحمید و عبدالمجید در حوزه تحصیل كردند و از فضلا شدند، فرزندان آقا عبدالمجید نیز در حوزه علمیه تحصیل كردند و از فضلا شدند، فرزندان آقا عبدالحمید نیز در حوزه تحصیل می كنند. با آقا عبدالمجید درباره سخنران حسینیه ارشاد اختلاف نظر داشتیم و بعدها بینمان به خاطر اختلاف سلیقه جدایی افتاد ولی ایشان تا وزارت ارشاد هم رسیدند. آقای كرباسچی هم تحت نفوذ آن سخنران بودند و یادم می آید كه آقا عبدالمجید كه نزدیك مشهد در تبعید بود با آقای كرباسچی به دیدنش رفتیم در بازگشت با آقای كرباسچی درباره آن سخنران بحث كردیم. استدلال من این بود كه حرف های او با اسلام سازگار نیست و بحمدالله یادداشت های شهید مطهری هم چاپ شد كه نوشته اند ایشان افراط و تفریط داشته اند.

امیدوارم كه مهاجرین و خانواده هایشان واسطه فیض یعنی مرحوم آیت الله شیخ عباس تهرانی را، فراموش ننمایند و این نعمت بی رنج و مجانی را كه به چنگ آورده اند، سرسری نگیرند كه می توان مصداق كامل «من علمنی حرفا قد صیرنی عبدا» را همین تعلیمات اصولی و عملی دانست. متاسفانه از سوی خانواده هایی كه از آن بزرگوار و تعلیمات تقریبا ویژه و ابتكاریش استفاده كرده و از مهالك و فتن نجات یافته اند، كمتر مراعات حقوق وی انجام می گیرد. بر پدر و مادرها كه آگاهی دارند، لازم است گذشته قبل از انقلاب را عموما و سرگذشت های خصوصی خانواده ها را خصوصا به نسل جدید یادآور باشند و نعمت های به دست آمده معنوی و وسائط این نعمت ها را كه بیش از پدر و مادر استحقاق دعاگویی دارند، از یاد نبرند. اخوان معادیخواه-دامت توفیقاتهم- و همشیره هایشان و خانواده هایشان مدیون تبلیغات استاد بزرگوار محمدزاده تهرانی هستند و لازم است پیوسته از ایشان و تعالیم شان به درگاه الهی تشكر نمایند كه آن مرحوم بیش از والدین و معلمین دیگر بر ایشان حق هدایتگری و سعادت بخشی دارند.

معاشرت های بنده در قم، بیشتر با مرحوم حاج آقا حسین فاطمی واعظ، كه شاگرد خاص عارف بزرگ آیت الله مرحوم حاج میرزا جواد ملكی(قدس سره) بود، به طوری كه من وقتی كه خود را به مرحوم فاطمی معرفی كردم، درباره پدرم فرمودند:«از اخیار بود». پدرم از دوستان واقعی و ارادتمندان به ائمه اطهار به ویژه امام سیدالشهدا(علیهم السلام) بود. مرحوم آقای سید حسن جواهری، داماد پدر ما، پس از رحلت آن مرحوم گفت كه او را در خواب دیدم كه فرمود: شغل كلیدداری حرم مطهر حضرت امام حسین(ع) به من واگذار شده، به او گفتم آرزو دارم كفشداری آن حرم هم به من واگذار شود.
مادرم نیز بانوی مؤمنه ای بود و حالت های معنوی خوبی داشت. هرجا و در هر شرایط كه بود برای ما خیلی دعا می خواند و بسیار گریه می كرد. مدتی كه در منزل عمو بودیم شاید یكسال یا بیشتر، وی چنان نسبت به عمو و سرپرست آن موقع ما مواظبت مسأله نامحرمی می كرد كه بعدها گفت: اگر عمویت را ببینم نمی شناسم. ایشان در سالی كه پس از فوت آیت الله بروجردی با خانواده برای تبلیغ به كرمانشاه رفتیم فوت شد، و ما جنازه اش را به قم منتقل كردیم، هنگام وفات از مال دنیا هیچ نداشت.

پس از مهاجرت خانواده ما به قم، یعنی اواخر زندگی مرحوم آیت الله حائری، علی رغم اینكه حوزه قم در وضع دلخراشی بوده، به خاطر ارتباط مرحوم والد با آقایان طلاب هر دو دختر خود(خواهران ابوینی بنده) را به ازدواج دو تن از طلاب به نام های مرحوم حاج شیخ محمد ولی حیدری هرسینی و مرحوم آقای سید حسن جواهری درمی آورد. مرحوم شیخ محمد ولی، پس از انقلاب، امام جماعت نهاوند شد، فرزند او شهید حاج شیخ علی حیدری، خواهر زاده بنده، از انقلابیون فاضل بود كه در بعضی از دروس مرحوم امام با استاد محترم آیت الله جوادی آملی موفق به شركت می شد و با ایشان هم مباحثه بوده، و در درس علامه طباطبائی هم حاضر می شد. پس از فوت پدرش امام جمعه و نیز نماینده نهاوند در مجلس شورای اسلامی شد و در فاجعه هفتم تیر و انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی، به فیض شهادت نائل آمد. فرزند خواهر دیگرم، آقای حاج تقی جواهری، مدتی امام جمعه نائین بود و اخیرا پس از مراجعت به قم، مشغول به تدریس شده و جزو مدرسین حوزه علمیه می باشد.



پی نوشت ها

«1» آیت الله سید مرتضی خسروشاهی تبریزی از مراجع صاحب رساله بودند، در ششم رجب 1372 ق/ دوم فروردین 1332ش وفات كردند و در نجف دفن شدند.(رك: شرح حالی از نامداران تاریخ، ص 365-363)

  • گروه خبری : خبرها,یاد یاران
  • کد خبر : 78
کلمات کلیدی

نظرات

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

نظر دهید

shahidheidari.com

مطالب، مقالات، خاطرات و عکس در خصوص شهید حیدری را به ایمیل زیر ارسال نمائید:.

address ایران، تهران

tel 09217311894

email info@shahidheidari.com

آخرین اخبار

آمار بازدید سایت

  • بازدید امروز : 47
  • کل بازدید : 366881
  • بازدیدکنندگان آنلاین : 2