نبوغ و هوش سرشارش ديگران را دچار شگفتي مي نمود و و اگر تا امروز مانده بود از فقها و مجتهدين بنام حوزه به شمار مي رفت

  • 1393/09/27 - 18:31
  • - تعداد بازدید: 4374
  • زمان مطالعه : 3 دقیقه

نبوغ و هوش سرشارش ديگران را دچار شگفتي مي نمود و و اگر تا امروز مانده بود از فقها و مجتهدين بنام حوزه به شمار مي رفت

شهید حیدری از نگاه مرحوم آيت ا... علي دواني

بخشی از خاطرات مرحوم آيت ا... استاد علي دواني از اساتيد و علماي برجسته در خصوص شهيد حيدري:
تابستان كه به نهاوند آمدم، شهيد علي قدوسي را كه هم سن و سال خودم بود؛ درمدرسه ديدم كه او هم براي گذراندن تابستان و تعطيلي حوزه به شهر خود كه هواي مساعدي دارد؛ آمده بود و با هم آشنا شديم. روزي در مدرسه با آن شهيد مشغول مباحثه بوديم، كه ديدم نوجواني زيبا رو از پشت پنجره حجره به ما نگاه ميكند و سعي دارد گفتگوي ما را بشنود!. از آقا علي قدوسي پرسيدم اين كيست؟ گفت: آقا علي؛ پسرآقا شيخ محمدولي حيدري است. آمدم بيرون و به آقا علي حيدري گفتم حالا كه علاقه داري مباحثه ما را بشنوي بيا تو. آمد تو و كمي صحبت كرديم. ديدم از هوشي سرشار برخوردار است و سعي دارد در مباحثه ما شركت كند، با اين كه يكي دوسالي از ما دو نفر كوچكتر و درسش پائين تر بود. در بازگشت به قم هم او و شهيد علي قدوسي را مي ديدم . دوسال بعد كه باز تابستان به نهاوند آمديم،ديدم در مدرسه نزد مرحوم حاج شيخ عزيزا... "مكاسب"شيخ انصاري را درس ميگيرد، و پي در پي به حاج شيخ اشكال مي كند؛ بطوري كه استاد از خواست و هوش او تعجب مي كرد. وحتي مي خنديد كه مهلت نمي دهد مطلب را تمام كند. از استعداد زياد و هوش سرشار و نكته سنجي كه داشت. وقتي آن سال به قم برگشتم ، روزي ديدم در درس "شرح منظومه" حكيم سبزواري در حكمت و فلسفه كه من و چند نفر ديگر از طلاب از جمله مرحوم حاج آقا مصطفي خميني فرزند مرحوم امام خميني قدس سره نزد مرحوم شيخ محمد فكور يزدي شركت داشتيم؛ او هم حضور دارد. در آن درس هم او و مرحوم حاج آقا مصطفي پيوسته اشكال مي كردند و از استاد توضيح مي خواستند كه باز نشانه نبوغ و موج استعداد آنها بود. در برخوردهاي بعدي كه با آن شهيد داشتم؛ مي ديدم خيلي ترقي كرده و از فضلاي سرشناس حوزه است. باز گاهي كه در بحثهاي علمي شركت مي كرد؛ نبوغ و هوش سرشارش ديگران را دچار شگفتي مي نمود. گويا در درس خارج مرحوم آيت ا... بروجردي و امام خميني نيز با هم بوديم. روزي هم ديدم به خانه يكي از فضلا مي رود و گويا براي او سطح " كفايه " را تقرير مي كند ، و مي دانيم فهم مطالب "كفايه" دليل بر ملكه اجتهاد شخص است. من در سال 1350 به تهران آمدم و ماندگار شدم. نمي دانم آقا علي حيدري در چه سالي به نهاوند برگشت و ماندگار شد. از اين كه او از حوزه بيرون آمده بود؛ تأسف مي خوردم ،زيرا اگر در حوزه مي ماند و تدريس مي كرد؛ يكي از مدرسين قابل و شاخص مي شد، و اگر تا امروز مانده بود از فقها و مجتهدين بنام حوزه به شمار مي رفت.( لازم به ذكر است در اين سال پس از وفات پدرشان به درخواست مكرر مردم به نهاوند مهاجرت مي كنند.) او در نهاوند با جذب جوانان شهر منشأ خدمات درخور تحسيني بود. مخصوصا‌ً بعد از وفات پدرش آقا شيخ محمدولي تاًثير او در هدايت و رسيدگي به كارهاي فكري و ديني جوانان بسيار سازنده و چشمگير بود. اخبار آن را در قم و تهران مي شنيدم. در واقع در ايام انقلاب اسلامي به پيشگامي حضرت امام خميني، شهر نهاونديكي از مراكز حساس انقلاب بوده و گويا اولين شهري بود كه انقلابيون در اوج انقلاب مجسمه شاه را به زير كشيدند. به همين جهت هم در نهاوند "مسجد جوانان" ساخته شد كه بر اثر اهتمام او و پدرش بود بسياري از جوانان شهربه مسجد جوانان و بحث هاي ديني و انقلابي كشيده شده بودند. در سفري كه شاه به نهاوند رفته بود،(واقعه زلزله نهاوند) او خود را به شاه مي رساند و در حضور جمعي از اهل محل و بهمراهان شاه بعنوان اعتراض سخني به شاه مي گويد كه باعث خشم شاه و اعجاب همه مي شود و تاكنون هركس از آن شهيد ياد مي كند، شجاعت و شهامت او را در آن واقعه بازگو مي نمايد. او اين دل و جرئت را از پدرش مرحوم آقا شيخ محمدولي به ارث برده بود، و پدر هم آن را از روح عشائري داشت.
  • گروه خبری : خبرها,یاد یاران
  • کد خبر : 42
کلمات کلیدی

نظرات

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

نظر دهید

shahidheidari.com

مطالب، مقالات، خاطرات و عکس در خصوص شهید حیدری را به ایمیل زیر ارسال نمائید:.

address ایران، تهران

tel 09217311894

email info@shahidheidari.com

آخرین اخبار

آمار بازدید سایت

  • بازدید امروز : 457
  • کل بازدید : 366831
  • بازدیدکنندگان آنلاین : 1